جدول جو
جدول جو

معنی وادی عرم - جستجوی لغت در جدول جو

وادی عرم
(عَ رِ)
نام وادیی است در عینه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موضعی است در یمن که دارای معادن نقره است. (از الجماهر بیرونی 271)
لغت نامه دهخدا
(قُرْ را)
وادی الوادی قری، وادیی است میان شام و مدینه، و آن بین تیماء وخیبر واقع شده و در آن دههای بسیاری است. ولی اکنون همه ویران شده است. و آبهای آنها هدر میروند و کسی از آنها بهره مند نمیشود. ابوعبیداﷲ سکونی گوید: وادی القری منازل قضاعه و سپس جهینه و عذره و بلی بوده و آن بین شام و مدینه قرار دارد و از آن حاجیان شام میگذرند، اینجا در روزگار قدیم منازل ثمود و عاد بوده است و خداوند آنان را در اینجا هلاک کرده و آثارشان تاکنون باقی است. پس از ایشان قوم یهود در آن فرودآمدندو به آبادی آن همت گماشتند و چون قبایل بر ایشان وارد شدند بین آنان و یهود معاهده ای منعقد شد. گویند معاویه چون از آنجا گذشت این آیه را خواند: ’اء تترکون فیما هی̍هنا آمنین فی جنات و عیون و زروع و نخل’ (قرآن 146/26- 148) ، و آنگاه گفت که این آیه درباره مردم این سرزمین نازل شده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(فِ)
نام وادیی بین مدینه و دیار طی در راه خیبر که میان ضرغد و اول واقع است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
وادی الوادی عروس، موضعی است نزدیک مدینه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(یِ سَ)
ذوسلم. ناحیه ای است در حجاز. (از معجم البلدان). رجوع به سلم در معجم البلدان و ذوسلم در این لغتنامه شود
لغت نامه دهخدا
(خُ)
نام وادیی در دیار بنی تمیم است ازآن بنی کعب بن عنبر در سفلای صمان. بعضی گفته اند خرج در دیار عدی است و گروه سومی آنرا در حدود یلبن ذکر کرده اند. کثیر درباره آن گفته است:
اء أطلال دار من سعاد بیلبن
وقفت بها وحشاً کأن لم تدمن
الی تلعات الخرج غیّر رسمها
همائم هطال من الدلو مدجن.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تِ یَ)
موضعی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام وادیی است میان مضایق و وادی یبع... ابن السکیت گوید نزدیک مدین است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
رودی است در ناحیۀ کتلونیه اندلس، (از الحلل السندسیه ج 2 ص 199)
لغت نامه دهخدا
(اِ ضَم م)
رودی در مدینه در میان کوههای تهامه. آن قسمت از این رود که نزدیک مدینه است ’القناه’ و قسمت بالاتر از آن ’الشظاه’ نام دارد. (نخبهالدهر دمشقی ص 210 و معجم البلدان در ذیل اضم). رجوع به اضم شود
لغت نامه دهخدا
(رَس س)
نام وادیی. (منتهی الارب). دیاری است ازآن طایفۀ ثمود. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا